سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

96/12/25
8:58 ع

پیش بیا! پیش بیا! پیشتر!
تا که بگویم غم دل بیشتر

دوست ترت دارم از هرچه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر

دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر

داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر

هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگِ من گر بزنی نیشتر

فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر

قیصر امین پور


  

96/12/17
11:51 ع

هنوز دست داشتم که تو را بغل کنم
هنوز لب داشتم که بگویم، ببوسمت
هنوز پا داشتم...
و این سطرِ لعنتی
از سطرهای قبل دور شد
و از پله های تنهاییِ بزرگ بالا رفت.

چیزی در رویاهامان می سوخت
و دود از قطار برمی خاست

حالا
من بازگشته ام مادر!

حالا
من، عذابِ توام مادر!
من، جهنمِ توام!

تو مجبوری
کهنه ی جهنمت را عوض کنی
و هیچ چیز غمگین تر از این نیست
که مجبور باشی
جهنمت را بغل کنی
جهنمت را ببوسی

گروس عبدالملکیان


  

96/12/15
11:1 ع

از به دوش کشیدن من خسته شدی
سنگین بودم
از دست هایم خسته شدی
و از چشم هایم
و از سایه ام
حرف هایم تند و آتشین بودند

روزی می آید
ناگهان روزی می آید
که سنگینی ردپاهایم را
در درونت حس کنی
رد پاهایی که دور می شوند
و این سنگینی
از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود

ناظم حکمت
ترجمه ی رسول یونان


  

96/12/4
9:26 ع

دل بی دست و پای من بنشین فتح این شهر در توان تو نیست
سهم تو از جهان همین خانه ست گرچه این خانه هم از آن تو نیست

دل من نیمه ی پری داری بدتر از نیم خالی لیوان
هرچه رنج است در جهانِ تو هست هرچه شادی ست در جهان تو نیست

سینه به سینه سوختی اما دیده بر دیده دوختی اما
هستی ات را فروختی اما هیچ جز هیچ در دکان تو نیست

سال ها دست و پا زدی اما از کجا تا کجا زدی اما
یک وجب از زمین از آن تو نیست آسمان سهم کودکان تو نیست

ای در این روزهای قطعا بد احتمال غم تو صد در صد
حیف این ماه های بی مقصد فصل پایان داستان تو نیست

غلامرضا طریقی


  

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ