101/3/21
11:12 ع
رهاتر از باد میچرخم در لابه لای گیسوان جنگل ،همراه با رقص برگهای پاییزی که رهایی از آوندها را به جشن ایستاده اند ،رقصنده با باد چون مرغان دریایی که پرواز را نه در جدال با طوفان ،نه در ستیز با موج ،که با هماهنگی و تطابق با آن یافته و در فراز آبی دریا در رقصند ...غنچه ای میخواند در آغوش صبح که چه زیباست لطافت سحر و مستی دشت..گفتمش به شکر برون شو ز بالین که چشم هستی در انتظار توست ..لحظه ای مکث نمود و گفت شکر این نعمت چگونه بازگویم..؟ ترانه میخواند چشمه ای که هجرت را از کوه تا سخاوت دشت ایستاده بود و من پریدم در هوای اندیشه که شکرانه نعمت چگونه توان ....اولش نعمت چیست که شکرانه ای طلبد؟ما چون ماهیانیم که در دریا شنا کنان به دنبال دریا میچرخند و میچرخند و نمیابند در یایی که در ذهن تصور دارند.کافیست لحظه ای در شبانگاه که خواب در چشم ما مینیشند درنگ کنیم ..درنگ کنیم و بیاندیشیم به تمامی لحظه هایی که نعمت و عشق خدا ما را در اغوشش میفشرد ..نمیخواهم تنها از سلامتی و تندرستی و تکرار هر نفس و بازدمش بگویم که این تکرار حقیقت به لحظه ای تفکر حاصل گردد.در 30 آیه انتهایی سوره انعام لطف خداوند که از دریچه نعمت به انسان ارزانی داده شده است آمده است از زاویه دیدگاه من مهمترین جنبه نعمت آن است که در آخرین آیه سوره بقره به زیبایی و شیوایی بیان شده است که خداوند تکلیفی بر فرد نمیکند مگر به اندازه توانایی آن .نعمت بارانیست که هر لحظه و بی دریغ بر تمام وجود ما جاریست ،البته نکته ایست که اگر انسان چتری از ذهن یا عدم آگاهی برای خویش بسازد ،مسلم کمتر از درک این ریزش نعمت بهره مند میگردد و بالطبع در ادامه این مهم شکرانه ایست برای هر آگاهی از کسب این نعمت.و برترین نعمت ان است که برای هستی سودمند باشیم یعنی مهتابی که بی دریغ و بی شرط تمامی عشق و مهربانی دریافتی از ذات یگانه و بی همتای خدا را به کل هستی بازتاب نماید و ان شکرگزاری سبب دریافت فزونتر نعمت میشود .در حالت کلی مفاهیم عمیقی مانند عشق ،آرامش ،مهربانی و....همه از طریق انتشار آن دریافت میشود مانند چشمه ایی که اب به این شرط وارد آن میشود که خروجی داشته باشد و در نتیجه یک محفظه بسته که هیچ روزنه ای به سمت خارج ندارد تنها در حد محدود خود میتواند نعمت را ذخیره کند در حالی که وقتی همیشه در حال انتشار و نشر باشی ورودی تو همیشه جاریست و نعمتت هر لحظه در حال فزون .در خاتمه باز رجعتی میکنیم به کلام زیبای مولا علی(ع) که به زیبایی شکرگزاری انسانهایی که از نعمت پرهیزکاری و ایمان برخوردارند را بیان نموده است..
شایسته است مردمی که از معاصی دوری گزیده اند و خدا نعمت پرهیز از گناهان را به آنان بخشیده(نعمت عدم ارتکاب گناه) به گناه پیشگان و تبهکاران و آنهایی که زیر بار فرمان خدا و پیامبر نمیروند ،رحم نموده ومهربانی کنند ،زیرا سزاور است که این مومنان مهربان،شکر نعمت پرهیز از گناه را به جای آورند و زبان به عیب جویی و غیبت از گناه پیشگان نگشایند،پس چگونه است حال غیبت کننده ای که از برادر خود غیبت کرده ،و او را به گرفتاری گناهی که بدان مبتلا شده سرزنش مینماید،چرا به یاد گناهان خود ش که از گناهان آن کس که او را به آن سرزنش و عیبجویی میکند بزرگتر است ،و خدا آنرا از او پوشیده است نمیافتد و چگونه مرتکب به گناه را نکوهش میکند کسی که خودش مانند آنرا به جا میاورد ،در صورتی که اگر خودش مانند آنرا مرتکب نمیشد البته خدا را معصیت کرده به گناهی که بزرگتر از گناه آنکسی است که او را غیبت و نکوهش می نماید ، و سوگند به خدا اگر گناه بزرگی مرتکب نشده باشد و با گناه کوچکی نافرمانی نموده باشد هر آیینه جرات و دلیری او بر عیب جویی و بد گویی مردم بزرگتر است. ای بنده خدا اگرکسی مرتکب گناهی شد در سرزنش او شتاب مکن ،زیرا شاید از در توبه درآمده و آمرزیده شده باشد و از گناه کوچک بر خویش غره مشو،شاید که از آن ایمن نباشی و بدان گناه ،عذاب و عتاب شوی ،و هر که میداند خود دارای عیب و نقصی هست از عیب دیگران دیده فرو پوشد،و از اینکه دچار گرفتاریها ی گناهکاران نگشته در سپاسگزاری خدا بکوشد".
نهج البلاغه خطبه 140
"از جمله احکام الهی که در قرآن محکم و استوار مسطور است و بر طبق آن احکام ثواب و عقاب داده شود ،و پاداش یا کیفرو خشنودی یا خشمش را ضمن آنها روشن نموده ،این است که بنده ای هر چند هم
در پرستش او رنج ببردو کردارش از ته دل باشد ،اگر از جهان در گذرد و مرتکب یکی ازاین گناهان(شکرگزاری دوری از گناه) :
1-شرک به خدا از عبادت و پرستش خود که بر آن بنده واجب گردانیده
2-اینکه بواسطه تباه کردن دیگری خشم خویش را فرو خورده و نفس خود را شفا بخشد
3-امور زشتی که از دیگران سر زده او آنها را انتشار دهد
4-برای اظهار حاجتی به مردم رو آورد ه ،و در دین بدعتی ظاهر سازد
5-با مردم با نفاق و دو رویی و ریا کاری روبرو شده ،در پیش رو خوبی و در پشت سر بدی این و آن گوید و با دو زبان در میان آنان رفت و آمد کند.
هرگز پرستش ها و اعمالش به چیزی نمیارزد و خدا او را در دنیا و آخرت نیامرزد"
نهج البلاغه خطبه 153
https://www.vlive.tv/post/0-29396917